وبلاگ دایرکتوری جامع خدمات مجالس ساقدوش

اولین دایرکتوری خدمات مجالس ایران

وبلاگ دایرکتوری جامع خدمات مجالس ساقدوش

اولین دایرکتوری خدمات مجالس ایران

به حق چیزای نشنیده «صدای شوهرم خوب نیست، طلاق می‌خواهم»!

زن جوان در دادگاه گفت: علاقه‌ی زیادی به قصه‌های شبانه دارم اما شوهرم این عادت من را کودکانه می‌داند و حتی من را مسخره  می‌کند، علاوه بر این مشکل بزرگ‌تر من این است که صدای همسرم خوب نیست و نمی‌تواند آرامش کامل به من بدهد.

 

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) زن جوانی در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه ارایه کرد. وی در حالی که بسیار عصبانی بود، خطاب به قاضی گفت: دلیل درخواست جدایی من به نظر همه احمقانه است و هیچ‌کس نمی‌تواند من را درک کند که این موضوع احمقانه چقدر من را عذاب می‌دهد.

وی ادامه داد: من از کودکی علاقه‌ی زیادی به شعر و قصه داشتم که پدر یا مادرم برایم شعر بخوانند و هنگام خواب همانند دیگر کودکان شیفته لالایی و قصه‌های شبانه بودم. این عادت چه خوب و چه بد، از کودکی همراه من بوده است و همین عادت اکنون باعث به وجود آمدن اختلاف در زندگی‌مان شده است.

این زن جوان که 23 سال داشت، با بیان این که زندگی مشترک من و همسرم فقط شش ماه دوام داشت، اظهارکرد: زمانی که شوهرم به خواستگاری من آمد این موضوع را با صداقت کامل مطرح کردم و او نیز متعهد شد که در این زمینه هیچ‌گاه بدقولی نکند و هر شب برای من قصه خواهد گفت اما تنها بعد از گذشت 17 روز از زندگی مشترک‌مان این علاقه‌ی من را کودکانه خواند و من را مسخره می‌کرد که هنوز در کوچه پس‌کوچه‌های دوران کودکی مانده‌ام و بچه‌گانه رفتار می‌کنم.

وی خاطرنشان کرد: در ضمن صدای شوهرم اصلا ایده‌آل نیست و هر زمانی که برای من قصه می‌گفت یا شعر می‌خواند از او بدم می‌آمد.

در ادامه‌ی جلسه دادگاه، شوهر این زن با ناراحتی گفت: من واقعا نمی‌دانم چه کاری را برای رضایت همسرم انجام دهم. زمانی که برایش قصه می‌گویم عصبانی می‌شود و می‌گوید صدایت خوب نیست دیگر نمی‌خواهد ادامه بدهی و زمانی که سکوت می‌کنم به من می‌گوید قول و قرارهایت را فراموش کردی. واقعا نمی‌دانم برای تداوم این زندگی چه باید کنم.

مرد جوان که 25 سال داشت، ادامه داد: زمانی که همسرم را برای اولین بار در منزل یکی از دوستانم دیدم، او را بهترین فرد برای زندگی مشترک دانستم اما ای کاش زمان به عقب برمی‌گشت.

زن جوان در ادامه با بیان این‌که دیگر نمی‌خواهم با شوهرم زندگی کنم، گفت: دیگر علاقه‌ای به ادامه‌ی زندگی با شوهرم ندارم و خواهان جدایی از او هستم.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و زوج جوان را به واحد مشاوره معرفی کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد